اگر اخبار مربوط به هوش مصنوعی را دنبال کنید، شاهد دو تصویر کاملا متفاوت از این تکنولوژی خواهید بود. رسانهها و سینما هوش مصنوعی را معمولا مساوی با تواناییهای انسانی، بیکاری گسترده و آخرالزمانی که به دست رباتها رقم میخورد میدانند. از سوی دیگر اما کنفرانسهای علمی را داریم که در آنها صحبت از هوش جامع مصنوعی است و اینکه هوش مصنوعی کنونی ضعیف ظاهر شده و نمیتواند بسیاری از کارکردهای بنیادین مغز انسان را داشته باشد.
اما فارغ از اینکه هوش مصنوعی در قیاس با هوش انسانی چه جایگاه دارد، الگوریتمهای امروزی به عنصری مهم در صنایح مختلف مانند بهداشت و سلامت، امور مالی، تولید، حملونقل و بسیاری حوزه دیگر تبدیل شدهاند. و همانطور که مارکو یانسیتی و کریم لاخانی، پروفسورهای مدرسه تجارت هاروارد در کتاب خود به نام «رقابت در عصر هوش مصنوعی: استراتژی و مدیریت در دورانی که الگوریتمها و شبکهها جهان را میرانند» میگویند، خیلی زود «هیچیک از حوزههای انسانی عملکردی مستقل از هوش مصنوعی نخواهند داشت».
در واقع همین هوش مصنوعی ضعیف کنونی به رشد و موفقیت کمپانیهایی مانند گوگل، آمازون، فیسبوک و مایکروسافت منجر شده و تاثیری روزانه روی زندگی میلیاردها نفر در سراسر جهان دارد. همانطور که لاخانی و یانسیتی در کتاب خود میگویند، «برای اولویت دادن به محتوای شبکههای اجتماعی، ساخت بهترین کاپوچینوی ممکن، تحلیل رفتار مشتریان، تعیین قیمت بهینه و یا حتی نقاشی در سبک رامبرانت نیازی به یک رونوشت انسانی بینقص نداریم. همین هوش مصنوعی ناقص و ضعیف دارد ماهیت شرکتها و چگونگی کارکرد آنها را دگرگون میکند».
همین هوش مصنوعی ضعیف کنونی به رشد و موفقیت کمپانیهایی مانند گوگل، آمازون، فیسبوک و مایکروسافت منجر شده
استارتاپهایی که توانستهاند قوانین مدیریت کسبوکارهای مبتنی بر هوش مصنوعی را درک کنند، قادر به ایجاد بازارهای تازه و اختلال در عملکرد صنایع سنتی بودهاند. کمپانیهایی که جای پایشان از پیش محکم بوده و خودشان را با عصر هوش مصنوعی همگان کردهاند نیز توانسته زنده مانده و به موفقیت ادامه دهند. از سوی دیگر، آنهایی که پایبند به متدهای قدیمی ماندهاند یا نابود شدهاند یا بخش اعظمی از بازار خود را به کمپانیهایی باختهاند که شروع به استفاده از هوش مصنوعی کردهاند.
در میان تمام موضوعاتی که یانسیتی و لاخانی در کتاب خود به آنها پرداختهاند، مفهوم «کارخانه هوش مصنوعی» نیز به چشم میخورد. عنصری کلیدی که به کمپانیها اجازه میدهد قادر به رقابت و رشد در عصر هوش مصنوعی باشند.
کارخانه هوش مصنوعی چیست؟
کارخانه هوش مصنوعی
کلیدیترین تکنولوژیهای هوش مصنوعی که در کسبوکارهای امروزی به کار گرفته میشوند، الگوریتمهای یادگیری ماشینی هستند، موتورهایی آماری که میتوانند الگوهای گذشته را یافته و براساس آنچه پیشتر رصد کردهاند، دست به پیشبینی خروجیهای تازه بزنند. در کنار دیگر قطعات کلیدی مانند منابع داده، آزمون و خطاها و نرمافزار، الگوریتمهای یادگیری ماشینی میتوانند به ساخت کارخانههای هوش مصنوعی منجر شوند؛ مجموعهای از قطعات و پروسههای متصل به یکدیگر که یادگیری و رشد را رقم میزنند.
الگوریتمهای یادگیری ماشینی، موتورهایی آماری هستند که میتوانند الگوهای گذشته را یافته و براساس آنها دست به پیشبینی خروجیهای تازه بزنند
بیایید کارکرد کارخانه هوش مصنوعی را توضیح دهیم. داده باکیفیتی که از منابع داخلی و خارجی به دست میآیند تبدیل به منبعی برای تربیت الگوریتمهای یادگیری ماشینی میشوند تا بتوان در وظایفی خاص، دست به پیشبینی زد. در برخی موارد مانند شناسایی و درمان بیماریها، این پیشبینیها میتوانند به متخصصین انسانی در اتخاذ تصمیم درست کمک کنند. در موارد دیگر مانند سیستم پیشنهاد محتوا، الگوریتمهای یادگیری ماشینی میتوانند وظایف را با مداخله انسانی اندک یا هیچگونه مداخله انسانی اتوماسیون کنند.
الگوریتم و مدل مبتنی بر دادهی کارخانه هوش مصنوعی به سازمانها اجازه میدهد که نظریههای جدید را به بوته آزمایش گذاشته و تغییراتی در راستای بهبود سیستمهایشان به وجود آورند. این میتواند افزودن قابلیتهای جدید به محصولی باشد که پیشتر به تولید رسیده یا تولید محصولی کاملا جدید در سبد محصولات کمپانی. همین تغییرات باعث میشوند کمپانی اطلاعات جدید به دست آورد، الگوریتمهای هوش مصنوعی را بهبود ببخشد و باز هم راهی برای افزایش پرفورمنس، ساخت سرویسها و محصولات جدید، رشد و حرکت به سمت بازارهای تازه بیابد.
منبع:
296